ابن عربی و نظریه کسب اشاعره و خلق معتزله

Authors

مهدی زمانی

دانشیار دانشگاه پیام نور

abstract

بیشتر متکلمان اشعری در مسأله نحوه انتساب افعال به انسان، نظریه کسب را برگزیده اند؛ هرچند پیش از آنان برخی از معتزله مانند نجاریه و ضراریه نیز به انحایی از این نظریه اعتقاد داشته اند. در مقابل، عموم معتزله و به ویژه جبائیان آدمی را خالق افعال خویش می دانستند. ابن عربی ضمن اذعان به دشواری مسأله کسب یا خلق اعمال انسان، بارها به بررسی و داوری در مورد نظریه کسب و خلقِ اعمال پرداخته است. هرچند ابن عربی دلایل عقلی و نقلی معتزله بر خلق افعال را تأیید می کند، اما نظریه کسب را نیز مستند به عقل و شرع می داند و بعضی از ابعاد هر دو نظریه رقیب را می پذیرد. او در موارد بسیاری به نقد هر دو نظریه پرداخته و البته دیدگاه خویش را به اشاعره نزدیک تر می داند. غفلت از انتساب افعال به خدا ضعف عمده دیدگاه معتزله است که با توحید حقیقی سازگار نیست، اما نظریه کسب نیز از جهت نفی تأثیر قدرت انسان در فعل ارادی نادرست است؛ زیرا مستلزم نوعی شرک خفی و شهود نکردن قیومیت خداوند بر افعال است. بدین سان تبیین معتزله و اشاعره از نحوه انتساب اعمال به انسان در مراتب پایین توحید درست است اما توحید اهل عرفان و باطن، از این هر دو فراتر می رود.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

ابن‌عربی و نظریة کسب اشاعره و خلق معتزله

بیشتر متکلمان اشعری در مسألة نحوه انتساب افعال به انسان، نظریه کسب را برگزیده‌اند؛ هرچند پیش از آنان برخی از معتزله مانند نجاریه و ضراریه نیز به‌ انحایی از این نظریه اعتقاد داشته‌اند. در مقابل، عموم معتزله و به‌ویژه جبائیان آدمی را خالق افعال خویش می‌دانستند. ابن‌عربی ضمن اذعان به دشواری مسألة کسب یا خلق اعمال انسان، بارها به بررسی و داوری در مورد نظریة کسب و خلقِ اعمال پرداخته است. هرچند ابن‌ع...

full text

اخلاق از دیدگاه اشاعره و معتزله

در علم اخلاق، از حسن و قبح سخن می‌رود و اخلاق بر اخلاق از دیدگاه اشاعره و معتزله مدار حسن و قبح می‌چرخد، اعم از آن‌که در حوزۀ عقاید یا اوصاف نفسانی و یا افعال باشد. نگارنده در مقالۀ حاضر، اخلاق را از دیدگاه دو مکتب کلامی اشاعره و معتزله بررسی کرده است. معتزله به حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال معتقدند و آن را از لوازم اساسی عدل الاهی می‌دانند. آنان همۀ افعال الاهی را حَسَن و زیبا می‌دانند و برآنند ک...

full text

بررسی رویکرد کلامی اشاعره و معتزله به چیستی کلام الهی

بر اساس یکی ازگزارش‌های تاریخی، ظهور دانش کلام با پرسش از کیفیت کلام الهی آغاز و این دانش به این نام، نامبردار گردید. هنگامی که برخی از اندیشمندان مسلمان بر حدوث کلام الهی و برخی بر قدمت آن اصرار ورزیدند، گروهی عنوان متکلم را بر ذات حق روا دانستد و گروهی که حقیقت کلام را ترکیب آواها و حروف و قطع و وصل آنها برشمرده اند، اطلاق این وصف را بر خداوند سبحان جایز ندانستند، زیرا با پذیرش این باور، لازم...

full text

صفات ذات از دیدگاه اشاعره، معتزله و تشیع

در این مقاله صفات ذات الهی از منظر سه فرقه‌ی مهمّ کلامی اسلام، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. اشاعره قائل به‌صفات زاید بر ذات خداوند (تشبیه) بوده ولی معتزله به‌نفی صفات و نیابت ذات از صفات (تنزیه) معتقد است و تشیع نیز جمع بین تشبیه و تنزیه، عینیت صفات با ذات را پذیرفته است. ملاصدرا با استفاده از قاعده‌ی «بسیط الحقیقة»، عینیت صفات با ذات را نیک...

full text

اخلاق از دیدگاه اشاعره و معتزله

در علم اخلاق، از حسن و قبح سخن می رود و اخلاق بر اخلاق از دیدگاه اشاعره و معتزله مدار حسن و قبح می چرخد، اعم از آن که در حوزۀ عقاید یا اوصاف نفسانی و یا افعال باشد. نگارنده در مقالۀ حاضر، اخلاق را از دیدگاه دو مکتب کلامی اشاعره و معتزله بررسی کرده است. معتزله به حسن و قبح ذاتی و عقلی افعال معتقدند و آن را از لوازم اساسی عدل الاهی می دانند. آنان همۀ افعال الاهی را حَسَن و زیبا می دانند و برآنند که...

full text

نظریه انسان کامل در مکتب ابن عربی و مولوی

انسان کامل مثل اعلای الهی و آیت کبرای او است که بر صورت حق آفریده شده و کلید معرفت است. از نظر ابن عربی، انسان ثمرة وجود و کمال عالم کونی و غایت حرکت وجودیه و ایجادیه است. اول است به قصد، آخر است به ایجاد. قلب انسان کامل، آیینة تجلیات ذاتیه و اسمائیه است. از نظر مولانا، کاملان، نایب حق‌اند در روی زمین و سایه و ظل اویند. مرآة حق و آیة تمام‌نمای هستی که رابطه اش با حق بی‌واسطه است و از این جهت رو...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
جاویدان خرد

جلد ۹، شماره ۲۲، صفحات ۷۱-۹۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023